احوالات ما
سلام بازم ببخشید دیر میام آخه شما این روزا یه کم بیقراری میکنی دیروز عمو سجاد اینا اومدن و برای شما کادو لباس اوردن که بعدا عکسشو میذارم چند روز بود به بابا میگفتم این کولر همش باد گرم میزنه و هی میگفت هوا گرم خلاصه با عمو سجاد رفتن و دیدن بله پمپ سوخته تا درست شد شما راحت خوابیدی شب هم اصلا اذیت نکردی و راحت خوابیدی حالا تا کولر و خاموش میکنم زودی بیدار میشه یخ زدم بچه جون وای امروز داشتی گریه میکردی گفتم هیس یه دفعه زدی زیر گریه دلم ریش شد انقدر گریه کردم واست که نگو مامان جان ببخشید
نویسنده :
مامان دخملی
20:36